نسل جدید تبلیغات؛ ابداع شده توسط IBM
تبلیغات معمولا باعث آزار و اذیت و مزاحمت مخاطب می شوند و کمتر کسی هست که از دست این تبلیغات مزاحم در فرار نباشد. اما کمپین جدید « شهر های هوشمند تر » شرکت IBM با تبدیل کردن بیلبوردهای تبلیغاتی به نیمکت و رمپ و چتر سعی دارد این روند را به کلی تغییر دهد.
بیلبورد های IBM اولین تبلیغاتی است که همه دوست دارند به سمتش بدوند.
این بیلبورد های تبلیغاتی با همکاری شرکت تبلیغاتی ogilvy ساخته شده اند و در مکان هایی قرار گرفته اند که قبلا جای تبلیغات پر زرق و برق اسمارت فون های جدید یا نمایش های تئاتر بود که اکنون جایشان را به تبلیغاتی جالب و چشم نواز و در عین حال کارآمد و سودمند داده اند. خانم سوزان وستر، مدیر اجرایی خلاقیت ها در شرکت IBM می گوید « ما به دنبال ایده ای بودیم که هم برای شهروندان معمولی جذاب باشد هم برای مدیران و سیاستمداران. به این ترتیب محیط شهر تبدیل به یک رابط برای رسیدن به این هدف شد. IBM عمیقا به فراهم آوردن « سودمندی » در ارتباطات خود اعتقاد دارد – از ارائه کردن اطلاعات و واقعیت های سودمند گرفته تا تجربیات آموزشی ». جلب توجه ساکنان خسته شهر و سیاستمداران آشفته کار خیلی آسانی به نظر نمی رسد، اما حفظ کردن آنها از یک بارش شدید ناگهانی می تواند شروع خوبی به حساب آید.
سودمندی این بیلبورد ها همچنین با طراحی زیبایی ادغام شده است که نشان از سابقه قدیمی و درخشان طراحی های شگفت انگیز شرکت IBM دارد، همان طراحی هایی که به دهه ۱۹۶۰ تا ۷۰ و افکار خلاق طراح گرافیکی اسطوره ای یعنی پاول رند باز می گردد. همه چیز در این بیلبوردها ما را به یاد جمله معروف او می اندازد که می گفت « طراحی متدی است برای کنار هم قرار دادن فرم و محتوا ».
پاول رند در استودیوی بزرگ طراحی گرافیکی در آسمان ها در حال لبخند زدن است.
با وجود اشتیاق فراوان IBM و Ogilvy، این بیلبوردها با یک مشکل اساسی رو به رو شدند آن هم به شکل کارمندان بدخلقی که مسئول تایید محل نمایش این تبلیغات مانند ایستگاه های مترو و دیگر مکان های عمومی بودند. وستر در این باره می گوید « اگر قرار بود این تبلیغات در مکان های عمومی در سطح شهر به نمایش درآیند، باید طبق مقررات شهری پیش می رفتیم که البته این مقررات در هر منطقه با دیگری متفاوت بودند. گرفتن تاییدیه دولتی می تواند واقعا وقت گیر باشد، تقریبا می توان گفت این روند از ۶ تا ۸ ماه طول می کشد ».
برای تسریع در نمایش این تبلیغات تصمیم بر آن شد که آنها در محل هایی به نمایش بگذارند که خصوصی تر بودند و برای این کار نیازی به جر و بحث با ماموران دولتی نبود. آنها با این امید که شاید پس از نمایش این تبلیغات در مکان های خصوصی، بتوانند دل کارمندان سخت گیر دولتی را به دست آورند و زودتر کارشان راه بیافتد شروع به نمایش این تبلیغات در این محله ها کردند. وستر می گوید « با نشان دادن این بیلبوردها به جهان، من فکر می کنم این می تواند دیگران را به تفکر وا دارد که چگونه می توانند راه هایی را ابداع کنند یا کاری کنند که کیفیت زندگی در شهر را بهتر کند ».